فعاليت هايي که بطور کلي در مديريت استراتژيک انجام ميشوند
1- تدوين استراتژي ها
1- تدوين ماموريت و رسالت
2- تدين چشم انداز
3- تجزيه و تحليل عوامل محيطي
4- تجزيه و تحليل عوامل داخلي
5- تدوين استراتژي ها
6- انتخاب استراتژي ها
7- تعيين اهداف بلندمدت
8- بيانيه ارزش
2- اجراي استراتژي ها
1- تخصيص منابع
2- تعيين استراتژي هاي وظيفه اي
3- تعيين خط مشي ها
4- تدوين برنامه عملياتي يا اجرايي
5- نهادينه سازي استراتژيک
3- نظارت و ارزيابي استراتژي ها
استراتژيست ها مسئول موفقيت يا شکست شرکت هستند و مسئوليت مديريت استراتژيک را در سازمان و شرکت بر عهده دارند. معمولا اعضاي هيئت مديره، مدير عامل، سهامداران، معاونين جزء استراتژيست هاي شرکت محسوب مي شوند. استراتژيست ها مسئول تدوين استراتژي و برنامه استراتژيک و پشتيباني از اجراي آن استراتژي هستند.
معيارهاي ارزيابي قدرت چانه زني عرضه كنندگان
1. تعداد عرضه كنندگان: هرچه تعداد عرضه كنندگان افزايش مي يابد، قدرت چانه زني آنها كاهش مي يابد زيرا اگر اين عرضه كننده كالا را نفروشد ما مي توانيم از يك عرضه كننده ديگر آن كالا را بخريم، بنابراين قدرت چانه زني عرضه كننده كاهش مي يابد.
2. تعداد محصولات جايگزين عرضه كننده: هرچه تعداد محصولات جايگزين عرضه كننده كمتر باشد، قدرت چانه زني عرضه كننده بالا مي رود و هرچه تعداد محصولات جايگزين عرضه كننده بيشتر باشد، قدرت چانه زني عرضه كننده پايين مي آيد.
3. فروش عمده عرضه كننده: اگر خريدار فروش عمده انجام دهد، قدرت چانه زني آن كاهش مي يابد.
4. ميزان تمايز بين محصولات عرضه شده: اگر تمايز بين محصولات عرضه كننده بالا باشد، قدرت چانه زني بالا مي رود.
5. ميزان هزينه ثابت عرضه كنندگان: هر چه هزينه ثابت عرضه كنندگان بالاتر باشد، قدرت چانه زني آنها كاهش مي يابد زيرا عرضه كننده به خاطر هزينه اوليه بالا حاضر نيست به راحتي از بازار خارج گردد و مي خواهد محصول خود را هر طوري كه هست، بفروشد.
6. قابليت ادغام عمودي پيشرو: اگر عرضه كننده قدرت ادغام عمودي پيشرو بالاتري داشته باشد و توانايي خريد و يا ساخت واحد بعد از خود در زنجيره عرضه را داشته باشد، قدرت چانه زني عرضه كننده بالا مي رود.
معيار ارزيابي قدرت جايگزيني كالاهاي جايگزين
هر چه كالايي آسانتر جاي كالاي ديگر را بگيرد، قدرت جايگزيني آن كالا بالاتر است و رقابت در آن صنعت بيشتر مي شود. مثلا اسب و الاغ، كالاهاي جايگزين براي سواري، قطار و مترو مي باشند اما قدرت جايگزيني آنها پايين است و درنتيجه رقابت بين اين كالاها پايين مي باشد.
دو عامل اساسا بر سهولت جايگزيني موثرند:
1. هزينه
2. عملكرد
كالايي راحتتر جايگزين كالاي ديگر مي شود كه هزينه كمتر و عملكرد بالاتري داشته باشد. مثلا موتورسيكلت جايگزين سواري در جاده نمي شود زيرا عملكرد موتور سيكلت پايينتر از سواري است. بطور كلي هر كالايي كه سود بيشتري داشته باشد، علاقه مندي براي توليد جايگزين هاي آن بيشتر است.
معيار ارزيابي قدرت رقابت رقبا
1. همترازي رقبا: هرچه رقباي موجود در يك صنعت مشابه تر باشند ( از نظر سرمايه، تعداد پرسنل، قيمت، تكنولوژي، كيفيت، حجم توليد و . . . ) قدرت رقابت در آن صنعت بيشتر مي گردد.
2. تعداد رقبا: هرچه تعداد رقبا در يك صنعت بيشتر باشد، شدت رقابت بيشتر مي گردد.
3. هزينه ثابت: هر چه هزينه ثابت در صنعت بيشتر باشد، شدت رقابت در آن صنعت بيشتر ميگردد.
4. موانع خروج: هر چه موانع خروج از صنعت بيشتر باشد ( سياست هاي دولت، سرمايه سنگين، . . . ) شدت رقابت بيشتر مي گردد.
5. هزينه تبديل: هر چه هزينه تبديل در يك صنعت بيشتر باشد، شدت رقابت بيشتر مي گردد.
فوايد مدل پورتر:
1. مشخص كردن ماهيت رقابتي
2. تعيين ميزان سودآوري
3. تصميم گيري در مورد ورود و يا خروج از يك صنعت و همچنين جايابي و يا تعيين موقعيت در صنعت
4. هم در بخش محصولات سودمند است و هم در بخش خدمات
..
.. ..
...
...
..
No comments:
Post a Comment